تعریف رسمی ICF: روشی است که با مشارکت کوچی فرآیندی جهت تغییر و تحول کوچی ایجاد می شود که در نتیجه کوچی بیاموزد که چگونه از منابع موجود خود بهترین استفاده و کاربردی ترین منظور را جهت رسیدن با اهدافش در پیش بگیرد.
· کوچینگ یک جلسه گفتگو است که از طریق طرح سوالات و بازخوردهایی که به مراجع می دهد کمک می کند تا خودش به راهکار برسد
· آینده محور است
· راهکار مستقیم نمی دهد
· در موضوع مورد بحث تخصص و تجربه خود را دخالت نمی دهد
· به مراجع کمک میکند تا بر مشکلات گذشته غلبه کند
· بیشتر مبتنی بر شنیدن و صحبت کردن است
· در مقایسه با روان درمانی کوتاه مدت است
· به عنوان مثال به حل مشکلات زناشویی کمک میکند
· استفاده از روشهای روانشناختی، به منظور کمک به مراجع در تغییر رفتار و غلبه بر مشکلات روحی و روانی است
· در تجربیات گذشته جستجو میکند.
· به طور مستقیم راهکار می دهد
· فرآیند آن طولانی است
· مثلا می توان به حل مشکل افسردگی اشاره کرد.
· هدف ،کسب دانش و مهارت است
· به طور مستقیم گفته می شود
· آینده محور است
· در حوزه مورد نظر دارای تجربه مشابه است
· به طور مستقیم تجربه خود را در اختیار مراجع میگذارد
· آینده محور است
· بینش و افق دید مخاطب را گسترش میدهد
· مشاور در آن حوزه تخصص دارد
· به طور مستقیم توصیه های حرفه ای و تخصصی ارایه می دهد
· آینده محور است
کوچینگ بسیار شبیه گفتگوهای عادی است که ما در طول روز با اعضای خانواده و یا در محیط کارمان داریم. شما به عنوان مراجع به من کوچ مراجعه می کنید و ظرف چهل و پنج دقیقه با هم می نشینیم و در مورد مضوع مورد نظر شما با هم گفتگو می کنیم. آن چیزی که کوچینگ را از سایر گفتگوهای عادی متفاوت می کند یک سری ویژگی ها و قواعد و شرایطی است که باید در جلسه رعایت بشود. از جمله اینکه جلسه کوچینگ باید در یک محیط ارام و به دور از مزاحمت ها و عوامل خارجی صورت بگیرد. در جلسه کوچینگ من کوچ اجازه ندارم قضاوت ها باورها و افکار خودم را درگیر بکنم باید با یک ذهن خالی وارد جلسه بشوم. در مقابلش به باورها و عقاید و افکار طرف مقابل باید احترام بگذاریم. رویکرد کوچینگ حال و آینده محور هست و اجاره ورود به گذشته نداریم. مثبت گرا هست جملات مثبت و انگیزشی استفاده می کنیم. سعی می کنیم متمرکز باشیم و از پراکنده شدن موضوع جلوگیری میکنیم. مدیریت زمان داریم. مجموع این عوامل یک فضا و جلسه ای ایجاد میکند که باعث می شود ما در واقع از بخش آگاه به بخش ناخودآگاه و ضمیر ناخودآگاه خودمان برویم و ریشه و علت و دلایل اصلی آن مساله خودمان را پیدا کنیم و کشف این دلایل کمک می کند که ما بتوانیم در واقع به آن راهکاری که خود کوجی می خواهد خودش دست پیدا بکند و اینجاهست که آن حس رضایت به وجود می آید و باعث جذاب شدن بحث کوچینگ می شود.